سفینه

برگزار کننده ی تخصصی جشن ها و انواع مراسمات مذهبی ویژه کودکان

سردار کوچک سپاهم یا حسین (ع) ۷0 (نذری) 1

"به نام خدا" بچه ها، ابتدا تصویر شعله زردی که در اختیار داشتند را به سلیقه خودشون تزئین کردند. نمایشگاه شعله زرد های کاغذی چشم نواز بود؛ بعد از این، برای ایجاد تحرک و جنبش در بچه ها، بازی  "باچه ذکری چه حرکتی؟ " رو انجام دادیم؛ بعد، مجری به سراغ ریسه شعله زرد ها آمد؛به سوی بچه ها گفت :واااای به به چه بوی خوب شعله زرد نذری  میاد .دستتون درد نکنه.این جملات مقدمه ای شد برای بازی حسینیان کوچک اما این بار با نگاه نذری! صفحه دوم بازی رو باز کردیم . یعنی حیاط پدر بزرگ که همه مشغول تهیه ی نذری بودند.بعد از...
7 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 69 (نمایش محرمی)

*به نام خدا* کودکان با کاسه های آب وارد شدند و متن زیر را اجرا کردند  آبی نمونده توی مشکم عمو یه نیگا کن به اشکم عمو ببین لبای خشکم عمو  عمو عطش، عمو عطش  ماه شب های محفل حرم  حل کن ای عمو مشکل حرم  آتیش افتاده تو دل حرم  عمو عطش، عمو عطش  ساقی وقتی میری که آب بیاری  میدونم اینکه تک سواری  کم نشه سایه ات از سرمون  عمو عطش، عمو عطش  💢💢💢💢💢💢💢 کودکان کاسه ها را روی زمین می‌گذارند و دور گهواره می‌نشینند صدای گریه نوزاد به همراه نوای نی به گوش می‌رسد  کودک 1(علی اصغرم آروم بخواب نوگل باغ حسین نور دیده، خواهر فدای اون...
7 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(عليه السلام) 68 (پرده خوانی) 6

*به نام خدا* هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله  هر که دارد در سرش شور و نوا بسم الله  🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏 قصه امروز ما درمورد آقایی است که با امام حسین علیه السلام قهر کرده بود اسم ایشون زهیر بود که داشت از مکه برمی‌گشت و مسیرش با امام حسین یکی شده بود اما میخواست اصلاً امام حسین را نبینه یک جایی اتفاقی کاروانشون به هم رسید زهیر و خانومش تو خیمه مشغول خوردن ناهار بودند که امام حسین علیه السلام یکی از یارانشون را فرستادند و یک نامه برای زُهِیر آوردند زهیر تا متوجه شد نامه از طرف امام حسینِ گفت چیکار کنم برم یا نرم یهو خانومش (دُلهم) گفت چرا نمیخایی بری؟ پاشو پسر حضرت زهرا سلام الله علیها برات نامه داده اماممون امام حسینِ پا...
7 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 67 (نمایش راز گل و نغمه بلبل)

*به نام خدا* از دور صدای آواز بلبلی به گوش می رسید  بچه‌ها به او سلام کردند بلبل به بچه‌ها گفت سلام حالتون خوبه؟ خانم مربی گفت من با بلبل دوست شدم بلبل داشت بال میزد که یک گل زیبا ميبينه و شروع میکنه به آواز خواندن که بعد از شنیدن آواز بلبل گل شروع میکنه به گریه کردن و بلبل از گریه کردن گل تعجب میکنه و میگه من نمیخواستم گل ناراحت بشه اما پدربزرگ بلبل به او گفته بود نغمه ای که بلبل می‌خواند نغمه خاصی است و باید یک وقت خوب خوانده بشه بلبل بال زد و رفت و رفت و رفت تا اینکه یک روز دیگه دوباره بیاد پیش گل وقتی که گل حالش خوب بود ازش پرسید ای گل زیبا چرا اون روز که من برای تو آواز خواندم گریه کردی؟ گل گفت معنی آوازی ...
6 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 66 (پرده خوانی) 5

*به نام خدا* اول مراسم معنی اسم قاسم را گفتیم حاج قاسم که انتخاب کرد همه سختی ها و جنگ ها با حاج قاسم باشه و امنیت و راحتی برای ما باشه (یعنی تقسيم کننده)  آقا قاسم از زمان کودکی تو کوچه با هم سن و سالان خود باز میکرد بازی هایی که حکم ورزش را داشتند و باعث می‌شد آقا قاسم قوی بشه تا اینکه وقتی بزرگتر شد متوجه شد که باید از روستاشون که در اطراف کرمان بود به شهر کرمان بره به خاطر کمک به پدر و مادرش که کار کنه و پول دربیاره بتونه مخارج زندگی را پرداخت کنه و شروع به ساختن خانه و بنایی کرد و به پدر و مادرش خیلی احترام می‌گذاشت گذشت و گذشت تا اینکه یه آدم بد جنسی مثل یزید به نام محمد رضا شاه پهلوی شاه ایران بود و امام...
6 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 65 (کاردستی پرچم ونی)

"به نام خدا" 😇 دست به کار بشوید همین حالا؛ 😇 توی یه کاغذ یه پرچم بکشید؛ 😇 نی ها و قیچی مناسب بچه ها رو به اون ها بدهید تا در سایز های کوچک برش بزنند: 😇 حالا دورتا دور پرچم رو با چسب آغشته کنید: 😇 بچه ها با سلیقه ی خودشون،پرچم رو با نی های خرد شده تزیین کنند: 😇 مطمئن باشید هم کلی بچه ها خوششون میاد و هم کلی سرگرم می شوند و هم به برکت نام امام حسین(ع)، ان شاءالله پیرو راهشون مرثانورانی زهرا نورانی ...
6 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین (علیه السلام) 64 (من و هیات)

دست روی دست نگذارید، با چند تا ایده ی خلاقانه و وسایل کم، میشه به راحتی بچه ها رو در گوشه ای از هیات سرگرم شون کرد و کلی چیزهای خوب یادشون داد وخاطره​​​​ ی خیلی خوبی از مراسم مذهبی در ذهنشون به یادگار گذاشت؛ یه چهره ی نیمه کاره به بچه ها داده شد و ازشون خواسته شد تا خودشون رو تو هیات عزاداری امام حسین (ع) به تصویر بکشند. بعد هم همه ی نقاشی ها رو نصب کردیم و از آثار هنری شون، یک نمایشگاه درست کردیم؛ یه بازی هیجان انگیز دیگه که نیاز به وسیله ای هم نداره بازی زیر هست؛ بچه ها، همه ی دستانشون رو، روی هم می گذارند و بعد از یک، دو سه گفتن مربی، هر کدوم از بچه ها دستش رو به سمت بالا می کش...
6 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 63 (اگر حسین ما نبود عشق این همه، زیبا نبود)

بچه ها، یک کاردستی جالب درست کردند که در هنگام خواندن نوحه، از اون استفاده کردند؛ یک کاغذ کوچک رو از وسط تا کردند، یک طرف اون رو گبرگ گل لاله کشیدند و طرف دیگر رو ساقه و برگ اون رو کشیدند؛ وسط کار رو یک چوب نازک قرار دادند و چسباندند؛ بچه ها چوب رو که سریع  می چرخاندند به خاطر سرعت حرکت چوب و خطای دید چشم، یک گل لاله ی کامل نمایان می شد. حالا بچه ها، موقع گفتن: (لاله به رنگ خونه تو گوش من می خوانه حسین حسین غریبه حسین حسین شهیده) لاله هایی که ساخته بودند رو، روی دستانشون بلند می کردند و حرکت می دادند. یک ایده ی جالب و جدید این مراسم هم این بود ...
6 مرداد 1402

سردار کوچک سپاهم یا حسین(علیه السلام) 62 (بوی محرم که میاد خیمه و پرچمش میاد(۲))

بچه ها و ساخت پرچم عزاداری برای اتاق شون: بچه ها و بازی"با چه ذکری؟ چه حرکتی؟" بچه ها و بازی حسینیان کوچک: بچه ها و نمایش"مصباح کوچولو": (متن کامل، در آرشیو موجود است.) بچه های کوچکتری که می خواستند صدای " مصباح کوچولو"رو بشنوند و ببینند که واقعا این فانوس کوچولو، حرف می زنه یا نه؟ بچه ها و سینه زنی: بچه ها وبازی" مسیر پر پیچ و خم": اجرا: مرثا نورانی ملیکا نورانی ساجده طالبی ...
6 مرداد 1402
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سفینه می باشد